English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 302 (8365 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
tricone U کلاه سه ترک
tricorn U کلاه سه ترک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
fraudulent U کلاه بردار
cloche U کلاه تنگ وچسبان برای خانم ها
cloches U کلاه تنگ وچسبان برای خانم ها
fraud U کلاه برداری
frauds U کلاه برداری
sou'wester U کلاه مخصوص مواقع توفانی دریا
poll U راس کلاه
polled U راس کلاه
polls U راس کلاه
casket U کلاه خدمت
caskets U کلاه خدمت
mortarboard U کلاه مسطح چهارگوش و مشکی رنگ که اساتید و فارغ التحصیلان بر سر میگذارند.
mortarboards U کلاه مسطح چهارگوش و مشکی رنگ که اساتید و فارغ التحصیلان بر سر میگذارند.
capping U کلاه سازی
milliner U کلاه فروش
milliner U زنی که کلاه زنانه میدوزد
milliners U کلاه فروش
milliners U زنی که کلاه زنانه میدوزد
plume U پر کلاه زنان تل
plumes U پر کلاه زنان تل
panama hat U کلاه پاناما
panama hats U کلاه پاناما
peak U کلاه نوک تیز
peaking U کلاه نوک تیز
peaks U کلاه نوک تیز
hatter U کلاه فروش
mask U کلاه مخصوص شمشیربازی سر روباه شکار شده
masks U کلاه مخصوص شمشیربازی سر روباه شکار شده
fez U کلاه قرمز منگوله دار فس
fezzes U کلاه قرمز منگوله دار فس
square U مرتب کردن کلاه
squared U مرتب کردن کلاه
squares U مرتب کردن کلاه
squaring U مرتب کردن کلاه
poncho U بارانی سبک کلاه دار
ponchos U بارانی سبک کلاه دار
swindler U کلاه گذار
swindler U کلاه بردار
swindlers U کلاه گذار
swindlers U کلاه بردار
foolscap U کلاه شیطانی مخصوص دلقک ها
bowler U نوعی کلاه لبه دار کسی که باگلوله یاگوی بازی میکند
bowlers U نوعی کلاه لبه دار کسی که باگلوله یاگوی بازی میکند
cask U کلاه جنگی کلاه خود
casks U کلاه جنگی کلاه خود
bonnet U نوعی کلاه بی لبه زنانه ومردانه
bonnet U کلاه سرگذاشتن
bonnets U نوعی کلاه بی لبه زنانه ومردانه
bonnets U کلاه سرگذاشتن
kiosk U مشتق از> کوشک فارسی <کلاه فرنگی
kiosks U مشتق از> کوشک فارسی <کلاه فرنگی
helmet U کلاه خود
helmet U کلاه ایمنی اتش نشانها وکارگران
helmet U کلاه اهنی
helmets U کلاه خود
helmets U کلاه ایمنی اتش نشانها وکارگران
helmets U کلاه اهنی
pergola U کلاه فرنگی
pergolas U کلاه فرنگی
pavilion U عمارت کلاه فرنگی
pavilion U کلاه فرنگی
pavilions U عمارت کلاه فرنگی
pavilions U کلاه فرنگی
derbies U نوعی کلاه نمدی لبه دار
derby U نوعی کلاه نمدی لبه دار
outfox U کلاه سرکسی گذاشتن
outfoxed U کلاه سرکسی گذاشتن
outfoxes U کلاه سرکسی گذاشتن
outfoxing U کلاه سرکسی گذاشتن
wig U کلاه گیس
wigs U کلاه گیس
swindle U کلاه برداری
swindle U کلاه گذاشتن یابرداشتن کلاهبرداری کردن
swindled U کلاه برداری
swindled U کلاه گذاشتن یابرداشتن کلاهبرداری کردن
swindles U کلاه برداری
swindles U کلاه گذاشتن یابرداشتن کلاهبرداری کردن
defraud U کلاه برداری کردن
defrauded U کلاه برداری کردن
defrauding U کلاه برداری کردن
defrauds U کلاه برداری کردن
crook U ادم قلابی کلاه بردار
crooking U ادم قلابی کلاه بردار
crooks U ادم قلابی کلاه بردار
Welsh U کلاه گذاشتن
silks U ژاکت و کلاه مخصوص سوارکار یا ارابه ران
hood U باشلق یا کلاه مخصوص کشیشان
hood U کلاه خود
hood U کلاه اهنی
hoods U باشلق یا کلاه مخصوص کشیشان
hoods U کلاه خود
hoods U کلاه اهنی
mantle U کلاه توری
mantles U کلاه توری
fraudulence U کلاه برداری
turban U کلاه عمامه مانند
turbans U کلاه عمامه مانند
top hat U کلاه مردانه استوانهای
top hats U کلاه مردانه استوانهای
nightcap U شب کلاه
Other Matches
phyrgian cap U یکجور کلاه مخروطی که اکنون انرا با کلاه ازادی یکی میدانند
glengarry U نوعی کلاه شبیه کلاه بره که کوهستانیهای اسکاتلند بسرمیگذارند
To live on borrowed money . To play for time . U این کلاه آن کلاه کردن ( کلاه کلاه کردن )
get round the law U با کلاه شرعی از اجرای قانون طفره رفتن کلاه شرعی سرچیزی گذاشتن
jasey U کلاه گیس کلاه گیس تهیه شده از پشم تابیده
modiste U کلاه فروش زنانه کلاه دوز زنانه
bilk U کلاه سر
jack a dandy U کج کلاه
panache U پر کلاه
aigret U گل کلاه
beau U کج کلاه
pretty fellow U کج کلاه
chapeau U کلاه
pompom U گل کلاه
cappa U کلاه
headgear U کلاه
ice cap U یخ کلاه
ice-cap U یخ کلاه
ice-caps U یخ کلاه
nightcaps U شب کلاه
opera hat U کلاه له شو
hat U کلاه
hats U کلاه
head piece U کلاه
cap U کلاه
capped U کلاه
balaclavas U کلاه دوچشمی
fop U کج کلاه ابله
door lintel U کلاه چهارچوب
galea U کلاه خود
d's cap U کلاه قیفی
crush hat U کلاه بازیگرخانه
cockade U نشان کلاه
gaud U کلاه برداری
fools cap U کلاه قیفی
casque U کلاه خود
black cap U کلاه سیاه
balaclava U کلاه دوچشمی
hat U کلاه کاردینالی
hats U کلاه کاردینالی
hatbox U جعبه کلاه
cock U کج نهادگی کلاه
cocking U کج نهادگی کلاه
cocks U کج نهادگی کلاه
skullcap U کلاه بره
skullcaps U کلاه بره
berets U کلاه بره
tiara U کلاه پادشاهی
tiaras U کلاه پادشاهی
hatboxes U جعبه کلاه
beret U کلاه بره
bareheaded U بدون کلاه
belvedere U کلاه فرنگی
belvidere U کلاه فرنگی
streamers U نوارلباس یا کلاه
stetsons U کلاه کابوی
stetson U کلاه وسترن
stetson U کلاه کابوی
rip-offs U کلاه برداری
rip-off U کلاه برداری
hatpins U گیرهی کلاه
hatpin U گیرهی کلاه
hairpieces U کلاه گیس
hairpiece U کلاه گیس
crash helmets U کلاه ایمنی
stetsons U کلاه وسترن
trilbies U کلاه شاپو
rug [American E] U کلاه گیس
avant-sorps U کلاه فرنگی
rain hat کلاه بارانی
rain cap کلاه کریلی
bathing caps U کلاه حمام
bathing cap U کلاه حمام
peruke U کلاه گیس
periwig U کلاه گیس
mutch U کلاه کتانی
miyred U کلاه دار
kepi U کلاه کپی
high hat U کلاه بلند
helmet liner U کلاه کاسک
helmet liner U کلاه فیبری
hat tree U کلاه اویز
hat in hand U کلاه دردست
petasus U کلاه بالدار
pitch cap U کلاه زفت
welch U کلاه گذاشتن
uncap U کلاه از سر برداشتن
summer house U کلاه فرنگی
steel helmet U کلاه اهنی
steel cap U کلاه فولادی
snowcap U برف کلاه
service cap U کلاه خدمت
postiche U کلاه گیس
hat block U قالب کلاه
streamer U نوارلباس یا کلاه
steel helmet U کلاه خود اهنی
postilion U نوعی کلاه زنانه
lappet U لبه اویخته کلاه
porringer U کلاه کاسه مانند
postillion U نوعی کلاه زنانه
pot hat U کلاه وکلای دادگستری
head gear U کلاه تمرین بوکس
headharness U کلاه تمرین بوکس
i was bitten U کلاه سرم رفت
chatri U [کلاه فرنگی هندی]
neck or nothing U یا سر میرود یا کلاه می اید
miyred U مانند کلاه اسقف
headguard U کلاه تمرین بوکس
periwig U کلاه گیس زدن
periwigged U کلاه گیس دار
mitriform U مانند کلاه اسقف
leghorn U کلاه سبدی ایتالیایی
porkpie hat U کلاه تمام لبه
shako U کلاه بلند نظامی
shiner U ستاره کلاه ابریشمی
To search ones conscience . U کلاه خود را قا ضی کردن
She was left out in the cold . she was left high and dry . U سرش بی کلاه ماند
palm off <idiom> U سرکسی کلاه گذاشتن
take for a ride <idiom> U سرکسی کلاه گذاشتن
To puff with pride. <proverb> U باد در کلاه افکندن.
give right arm <idiom> U کلاه به آسمان انداختن
casita U [کلاه فرنگی کوچک]
gloriette U عمارت کلاه فرنگی
hooded anorak U کاپشن کلاه دار
to bewig U کلاه گیس زدن
crash helmets U کلاه خود ایمنی
boaters U کلاه حصیری لبهدار
sun hat U کلاه افتاب گیر
sung hat U کلاه افتاب گیر
sunbonnet U کلاه افتابی زنانه
tin hat U کلاه خود فلزی
tipcat U کلاه نوک تیز
to block a hat U قالب کردن یک کلاه
to bonnet a person U کلاه سرکسی گذاشتن
to sel a person a pup U کلاه کسیرا برداشتن
tri corn U کلاه سه گوشه سه شاخه
unbonnet U کلاه رااز سربرداشتن
wigmaker U کلاه گیس ساز
with intent to defraud U بقصد کلاه برداری
burgonet U نوعی کلاه خود
aigrette U مرغ ماهیخوار کلاه پر
gaskets U یکنوع کلاه کاسک
busby U یکجور کلاه پوستی
be covered U کلاه برسر بگذارید
cucullate U شبیه کلاه خود
gasket U یکنوع کلاه کاسک
belvedere U کلاه فرنگی مهتابی
capeline U کلاه خود کوچک
capeline U نوعی کلاه زنانه
barbers block U قالب کلاه گیس
capuche U باشلق یا کلاه شنل
casquet U کلاه خودسبک وباز
fedora U کلاه نمدی مردانه
balaclavas U نوعی کلاه اسکی
fur ruff U کلاه پشمی کت پارکا
balaclava U نوعی کلاه اسکی
hatband U روبان دور کلاه
busbies U یکجور کلاه پوستی
hatbands U روبان دور کلاه
gross f. U کلاه برداری بزرگ
berets U کلاه گرد ونرم پشمی
To swindle someoue . To take someone for a ride. U سر کسی کلاه گذاشتن ( کلاهبرداری )
To give it an appearance ( a semblance ) of leagality . To ligitimize something . U کلاه شرعی سر چیزی گذاشتن
that hat does not become you U این کلاه به شما نمیاید
sweatband U نوار چرمی دور کلاه
vizor U لبه پیش امده کلاه
tuque U کلاه بافته پشمی زمستانی
beret U کلاه گرد ونرم پشمی
trencher cap U کلاه چهار گوش دانشکده
toque U کلاه زنانه کوچک و بی لبه
visors U لبه پیش امده کلاه
to p one's cap over one's ear U کلاه خودراروی گوشهای خودکشیدن
to bonnet a person U کلاه کسیراپیش چشمش اوردن
sweatbands U نوار چرمی دور کلاه
balmoral U یکنوع کلاه نوک تیز
calotte U [گنبد خانه ها در رم شبیه شب کلاه]
play a legal trick U کلاه شرعی سر چیزی گذاشتن
opera hat U کلاه نرم که بازیگران برسرمیگذارند
coronel U حلقه زرین دور کلاه
combat helmet U کلاه ایمنی جنگی [ارتش]
sombreros U کلاه لبه پهن اسپانیولی
deer stalker U کلاه ویژه گوزن شکارکن ها
sombrero U کلاه لبه پهن اسپانیولی
visor U لبه پیش امده کلاه
fool's cap U کلاه شیطانی مخصوص دلقک ها
mortar board U کلاه چتر گوش دانشکده
fore and aft cap U کلاه دو طرف لبه دار
helmet liner U استرکلاه اهنی یا کلاه خود
picture hat U کلاه زنانه لبه پهن
coronal U حلقه زرین دور کلاه
capful U انچه دریک کلاه جابگیرد
to do a number on somebody <idiom> U سر کسی کلاه گذاشتن [اصطلاح روزمره]
modiste U کسی که کلاه وجامه زنان رامیفروشد
To be transported with joy . To be over joyed . To throw up ones cap. U کلاه خود را بهوا ( به آسمان ) انداختن
to keep on U در نیاوردن [نگاه داشتن] [جامه یا کلاه]
I was take in . I was done ( had ) . U کلاه سرم رفت ( گول خوردن )
to rob peter to pay paul U کلاه تقی راسر نقی گذاشتن
lambrequin U دستمال روی کلاه خوددلاروران قدیم
fools cap U کلاه لوده ها کاغذ بزرگ برگ
slouch hat U کلاه لبه پهن ولبه اویخته
Recent search history Forum search
1Hustler
0سر کسی کلاه گذاشتن
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com